روزی زیبایی و زشتی
روزی زیبایی و زشتی در ساحل دریا با هم دیدار کردندو به هم گفتند: برویم در دریا تن
بشوییم.آنها برهنه شدندو در آب شنا کردند.
پس از مدتی زشتی به ساحل برگشت و لباس زیبایی را به تن کرد و رفت.
زیبایی نیز از دریا بیرون آمد، جامه ی خویش را نیافت. او از برهنگی خویش بسیار شرمگین
بود. ناچار خود را با جامه زشتی پوشاند و به راه خود رفت.
و تا همین امروز مردان و زنان یکی از آن دو را جای دیگری می گیرند. اما هنوز افرادی
هستند که سیمای زیبایی را دیده اند او را صرف نظر از جامه اش می شناسند . بعضی هم چهره
زشتی را می شناسند و لباسها او را از چشم اینان پنهان نمیدارد....
نظرات شما عزیزان: